شنبلیله
دیروز... دیروز تو را دیدم و دیده،های و هو کرد چشمان مرا به صورت تو روبرو کرد دیروز در آن لحظه که چشمان تو خندید یک لحظه دلم بوسه ز خنده آرزو کرد در خنده تو گم شدم و شعله چشمت انگار که این پیکر خسته زیرورو کرد آنقدر شدم مست،که ازشوق نگاهت دل آمد و دزدی ز بساط آبرو کرد امروز دل تنگ من از دوری ات ای دوست صدبار به سر،روز گذشته آرزو کرد تابستان86 سپاس
نوشته شده در شنبه 90/6/19ساعت
12:59 عصر توسط محسن جعفرزادگان نظرات ( ) |
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |